قرآن کتاب هدایت بشر است ونازل شده است که انسان را از ظلمتها به سوی نور راهنمایی کند ودر آیات متعدد خداوند این مسأله را مطرح می کند لذا هر انسانی باید خود را مقید به تنظیم راه و روش زندگی خود طبق فرموده قرآن کند تا خود را از بیراهه ها کژی ها و دامهای شیطانی نجات دهد بویژه که در عصر امروز شیاطین قسم خورده اسلام از جن وانس انسان را مسخر خود کرده و از هر راه و روشی استفاده می کنند که جامعه بشریت و بویژه نسل نو را به ورطه ی هلاکت بکشانند و آنها را از رسیدن به اهداف مقدس خود باز دارد.
در این کتاب سعی داریم به مسائلی بپردازیم ازجمله ،عوامل هدایت و ضلالت و زمینه های آن ، و اینکه انسان چه نقشی در سعادت و هدایت خود دارد و چرا خداوند ضلالت را راهم به خود نسبت می دهد هم به دیگران ودیگر اینکه ویژگیهای هدایت یافتگان و گمراهان چیست.
اگر چه که بزرگانی همچون علامه طباطبایی در تفسیر المیزان - مکارم شیرازی در تفسیر نمونه و زمخشری در تفسیرکشاف و جوادی آملی در تفسیر موضوعی خود و دیگران درلابه لای تفسیر در ذیل آیاتی که به این مبحث اشاره دارد ، به این موضوع پرداخته اند و طلاب و دانشجویان و دانش پژوهان نیز مقالات و پایان نامه هایی را در این زمینه به رشته ی تحریر در آورده اند اما در این کتاب سعی شده که مطلب به صورت فصیح و پی در پی ذکر شود تا خواننده با نگاهی کلی به موضوع ویژگی های هدایت یافتگان و گمراهان را بشناسد و مسیر خود را در روند زندگی دنیوی خویش هموار نموده و خود را از شر دشمنان و گمراهان دور نگه دارد.
این کتاب به عوامل هدایت وضلالت در قرآن پرداخته است. ازدیدگاه قرآن عوامل هدایت؛ خداوند، انبیاء، کتابهای آسمانی، و ایمان معرفی شده است که از این باب به بررسی زمینه های هدایت نیز پرداخته شده که از آن جمله می توان به تقوا، پذیرای حق وحقیقت بوده،جهاد در راه خدا وهجرت فی سبیل الله...اشاره کرد.
از عوامل ضلالت در قرآن می توان به شیطان، ازاغه قلب، هواپرستی محیط یاد کرد،که این عوامل بسته به شرایط و زمینه هایی است از جمله عدم تفکر، کفر به خدا ، وبی اعتقادی به روز قیامت و غفلت ،شبهه افکنی، اشاره کرد.
به این امید که با شناخت عوامل هدایت وضلالت ،خود ودیگران را از دام حیله های شیطان برهانیم وبه آن مقصدی که خداوند برای بندگانش در نظر گرفته برسیم .
قرآن كریم، كتاب هدایت، نور، شفاء، رحمت، تذكّر، موعظه، بصیرت و برنامه زندگى و داروى مؤثّر براى همه دردها معرّفى شده است كه در سایه عمل به دستورات آسمانى آن، انسان مىتواند به سعادت ابدى برسد. «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُديً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ»[1] علاّمه طباطبایىقدس سره مىفرماید: اگر چهار صفتى كه در این آیه براى قرآن آمده با خود قرآن سنجیده شود آیه شریفه به صورت جامعى در مىآید كه تمامى آثار پاكیزه و زیبائى قرآن را در بر دارد. قرآن در روحیّه مردم مؤمن چنان اثر مىكند كه دلها بارور مىشود و نقش پاكىها در آنها ترسیم مىگردد.[2] در واقع آیه شریفه چهار مرحله از مراحل تربیت و تكامل انسان را در سایه پیروى از قرآن بیان مىكند.
1- موعظه و اندرز
2- پاكسازى روح انسان از انواع رذایل اخلاقى
3- هدایت؛ كه پس از پاكسازى انجام مىگیرد یعنى تكامل و پیشرفت انسان در تمام جنبههاى مثبت
4- شایستگى انسان براى رسیدن به رحمت و نعمت پروردگار. هر یك از این مراحل به دنبال دیگرى قرار دارد و همه آنها در پرتو پیروى از قرآن كریم به دست مىآید.
قرآن كریم انسانها را اندرز مىدهد و زنگار گناه و صفات زشت را از قلبها مىزداید و نور هدایت را بر دلها مىتاباند و نیز قرآن است كه نعمتهاى الهى را بر فرد و جامعه نازل مىگرداند.
حضرت علىعلیه السلام مىفرماید:
« فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَاسْتَعِينُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِكُمْ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ وَهُوَ الْكُفْرُ وَالنِّفَاقُ وَالْغَيُّ وَالضَّلَالُ »[3] از قرآن براى بیمارىهاى خود شفا بطلبید و به آن براى حل مشكلاتتان استعانت جویید زیرا قرآن، شفاى بزرگ دردهاست كه آن درد كفر و نفاق و گمراهى و ضلالت است.